-
تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
سهشنبه 28 اردیبهشت 1395 18:51
آرزویی کن... گوشهای خدا پر از آرزوست و دستهایش پر از معجزه... آرزویی کن شاید، کوچکترین معجزه اش بزرگترین آرزوی تو باشد... . چقدر دلم برای خدا تنگ شده،چقدر بنده بدی شدم ،چقدر فراموشکار شدم ...الهی العفو...! . آرزویی کن
-
بی خوابم...!
سهشنبه 28 اردیبهشت 1395 01:11
چرا نمیخوابم این روزها؟چرا خوابم نمیاد؟! دارم به رمزدار کردن یا تغییر ادرس وبم فکر میکنم
-
مکالمه!
دوشنبه 27 اردیبهشت 1395 22:51
تفاوت بین انسانی که هم اکنون هستید و کسی که قرار است پنج سال بعد باشید، در مردمی است که در این مدت با آنها معاشرت کرده و کتاب هایی است که در این زمان مطالعه خواهید کرد... + مریم چرا اینقدر بی رحمی؟ - من بی رحمم؟مگه چیکار کردم؟ + نه نه!! نمیدونم چه کلمه ای بگم اخه! نمیشه توصیفت کرد معلوم نیست چطوری هستی - تلاش نکن...
-
این روزها....
یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 05:41
5:40 صبح یکشنبه :) و حالا 4:30 صبح دوشنبه :) + همه ی ما یک مورون هستیم،ولی آن را حس نمیکنیم....این روزها مورون بودن خود را به طور عجیب حس میکنم....! :)) + این روزهای من : درحال درس خواندن میگذرند..و استراحت کردنِ پس از مطالعه...! جز صفحات کتاب چیزی برای نوشتن ندارم فعلا :))
-
شب امتحان
جمعه 24 اردیبهشت 1395 23:06
+شب امتحان اما از آن شبهایی ست که ......! نمیدونم شما بگید +درس ک تموم شد دیگه نتیجه ...... هر چه باداباد هم نیست:)) به اندازه تلاشم خواهد بود:) + جشنِ صی صی بود به مناسبت مستقل شدن و تنها خوابیدنش :))) خیلی جالبه نه؟! پست ادامه دارد :) . . . و در ادامه بگم که...نتیجه امتحان هم خیلی خوووب بود! + امروز صبح از بس خندیدم...