ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بیشتر مردم زندگی نمیکنند ، فقط باهم مسابقه دو گذاشته اند. میخواهند به هدفی در افق دوردست برسند ولی در گرماگرم رفتن آنقدر نفس شان بند میآید و نفس نفس میزنند که چشم شان زیباییها و آرامش سرزمینی را که از آن میگذرند نمیبینند و بعد یک وقت چشم شان به خودشان میافتد و میبینند پیر و فرسوده هستند و دیگر فرقی برایشان نمیکند به هدف شان رسیده اند یا نرسیده اند.
بابا لنگ دراز
جین وبستر
++++++
سلام!!همون اتفاق ها افتاد فقط یکی از کلاس ها تشکیل نشد و ساعت چهاربرگشتم خونه و تا نه درس خوندم،دیگه بین جسمم و ذهنم درگیری لفظی به وجود اومد واسه همین کتاب ها رو گذاشتم کنار که آشتی کنن این دوتا متضاد!
....ظهر شده بود،تقریبا همه جا خلوت بود و فقط من بودم که اون بین باقی مونده بودم،منی که از چروک لباس و گرد و خاک وغبار متنفر بودم اونقدر خسته بودم که همون جا خوابیدم!!! بعله! فقط باید مراقب میبودم که کسی نیاد و منو ببینه!!
ده دقیقه گذشت که سروکله چند نفر پیدا شد و من مثل برق گرفته ها پریدم بالا!
++و بعد آخر سر بدقولی دکتر و اعصاب خورد شدن من! آخه این چه کاریه؟! اوف
خب دیگه هر چی بود گذشت
+++با یکی از دوستام یه گوشه ایستاده بودیم من منتظر بابام بودم،حدودا یه ربع گذشت که یهو ماشینو دیدم،برگشتم با دوستم خداحافظی کنم گفتم oh this is my father
خودم کاملا هنگ کرده بودم ،بگذریم که اون بیچاره هم حال خوبی نداشت!یعنی کلا قاطی کردما!!داغون.ممکنه بخاطر خستگی هم باشه خب!!take it easy! :))
فردام یه روز تازه ست و دوباره تلاش و فعالیت...
شما حالتون خوبه؟
موفق باشید
اوقاتتون زیبا و خرم**
چه متن قشنگی پیدا کردی بودی از جین وبستر
حال روز همه الآن همین جوریه
مرسی
اره واقعا،بهتره اصلاح شیم
سلام و احترام
اووووووووووه مامس کالینگ تنکیو گود بای
خخخخ
انسر هر!!!!!
بای
اوقاتتون زیبا و خرم**
ممنونم
مسابقه دو؟؟چقدر قشنگ گفتی
خب بعضی کلاسارو ادم دوست داره
خووووش به حالتون که یهکلاس تشکیل نشد
البته اگه کلاس بدی بود
هوم،مممرررسی
ن کلاس جالبی بود!
خخخ
سیلوممممممممممم
مریمی راستی از آقوی همساده چه خبر بابا
دلم براش تنگ شده دخمل
سلاااام
نمدونم والا،او فقط بعضی وقتا میاد ک یه جووووری ام!!!
صداش میکنم!!!
شاد باشی خانم گل
گود لاک
ممنونم از شما
مررررسی یو توووو
خواب بعد از خستگی خیلی میچسبه!مثل خواب امشب من
درگیری بین ذهن و جسم؟چرا؟!
به به
بخواب خوب پس
دقیق نمیدونم کدومش خسته شده بود،لنگلر ذهنم خسته بود اما جسمم همچنان میخواست ادامه بده
سلاااام
اینقدر فشرده درس نخووون
ولی مایه ی افتخاااری
موفق بااااشی گل دختر
سلاااااام
نمیشه اگه نخونم نمیشه
مرررررسی خودت بیشتر
همچنین
سلام
خوبی شما ؟
خدا رو شکر که آشتی کردند حسم و ذهن !!
هر چه بود گذشت ! پس این نیز بگذرد ! و چون می گذرد غمی نیست
برقرار باشید. به امید دیدار
سلام مرسی خوبم شما خوبی؟
بله
هوم،میگذرد!!
ممنونم
من چیزی نگفتم گفتم چه عجب نوشته چون همش شعر بود تعجب نمودیم
اها
بله
شب آفتابیت بخیر مریم بانوی مهربان
خخخ
سوتی دادما!!!
مرسی شب تو هم بخیر
خخخ
سرما خوردن و آمپول نزدن
شاید پارادوکس به نظر بیاد ولی ممکنه
هوووم!!
ممکنه!!!
خخخ
مرسی من خوبم شما خوبی؟
چه عجب یه نوشته هم دیدیم
منم خوووب
ممنون
اااااا حالا روزنوشته هام چشونه؟پراز فعالیت!!خخخ
خوبن دیگه!!
این جا تو دنیای من همممه چیز هست
عه آنلاینی
ممنون خیلی بهترم
یادم رفت آدرس بذارم
اوره!!
خداروشکر
خخ
همیشه شاد خرم پایدار باشید!!!
اهااااا!!
اون چهار حرفی عجب ید دراااازی داره!
خخخ
آر یو اوکی ؟!
و اون متن ابتدایی چقدر زیبا و جالب و به درد بخور بود
مانا یعنی ماندگار و پاینده دوست گلم
البته تا جایی که یادمه اسم یه برند ماکارونی هم بود:)
خخخ
I'm very very gooooooood
مرسی ک گفتی !!!
اررره منم ذهنم سمت همون کشیده میشه !!
ماناباشید
مرسی
همچنین خودتون