آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آن‌جا که تویی، یک دل دیوانه نبینی،تا گرید و گریاند از آن گریه، تو را هم/ این‌جا که منم، عشق به سرحد کمال‌ست...صبر است و سلوک‌ست و سکوت‌ست و رضا هم
آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آهــــنـــگِ زنــدگــۍِ مـــن....!

آن‌جا که تویی، یک دل دیوانه نبینی،تا گرید و گریاند از آن گریه، تو را هم/ این‌جا که منم، عشق به سرحد کمال‌ست...صبر است و سلوک‌ست و سکوت‌ست و رضا هم

آشوبم،آرامشم تنها تویی خدای مهربان

سلاااام خوبید؟

من خوبم مرسی! یه مدت نبودم دلم تنگ شد...!

درگیر بودم درگیررر درس و زندگی!

خخخ

البته هنوز ادامه داره!   اومدم حاضریمو بزنم یه وقت فراموشم نکنید!

حواسم به همتون هست

منو خعععلی دعا کنید لدفن!! به خدا بگید بیشتر از این کمکم کنه!

منم به یاد تک تک شما هستم البته

__ باورم نمیشه....اصلا....اون نامه ها،شعر ها....باورکردنی نیست

*یاد من باشد فردا دم صبح جور دیگر باشم،بد نگویم به هوا ، آب ، زمین...مهربان باشم با مردم شهر..‌یاد من باشد.....*

:(

خعلیییییی جالبه

خعععلی

اومدم وبم نگاه میکنم میبینم حتی 1 کامنت هم ندارم باخودم میگم ینی هیشکی وبم نیومده؟آمار وب یادم میاد میرم میبینم بععععععععله 42 نففففففر اومدن وبم،بازدید ک بماند،اما یکی هم کامنت نذاشته

دوستای من انگیزتون چیه؟!اینقدر سخته کامنت گذاشتن؟

:(

یا رضا (ع)

ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است

بامت بلند باد که دلتنگیت مرا 
از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است

خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است

چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است

فاضل نظری


پست پایین

سلام

میخواستم بگم که پست پایینی عنوان و متن و عکس هرسه متفاوت هستن و هیچ ربطی به همدیگه ندارن

خخخ :))

روش جدیده!!

حالتون خوبه؟ من که خیلی!

:)))

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست...!

هیچ کس چیزی را در دل نهان نکرد ، جز 

که در سخنان بی اندیشه اش آشکار

گشت و  در صفحه رخسارش پدیدار...!


خدایا پناهم باش...!

از ناملایمات و سختی های راه زندگی تا رسیدن 

به هدفت نرنج


استوار باش


بخند


و در لحظه زندگی کن



ای دل از باد خزان در چمن دهر مرنج


فکر معقول بفرما،گل بی خار کجاست؟


Right way

به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن

 خارج می شد؛ به من گفت: نرو که بن 

بسته!

گوش نکردم، رفتم. 

 وقتی برگشتم. و به سر کوچه رسیدم؛ پیر شده بودم!!!


√بهترین راه زندگی را برگزینیم√•••

Wait a minute

نیازی نیست انسان ها را امتحان کنید

کمی صبر کنید...

خودشان امتحانشان را پس خواهند داد!

.

Happy birthday to u.....!!!!

ای قشنگ ترین بـــــهانه زندگی
تـــــــــولدت مبارکـــــــــــــــ
*
*
در بــــــــاغ جهان، دلم گلی می جوید
امروز گل سپیــــــــــده ات می روید . . .
امروز دلـــــــــم دل ای دل ای میخواند،
چون میلاد تو را خـدا مبارک گویـد.
تولدت مبارک

+++
خواهر عزیزم تولدت مبارک
برات بهترین و قشنگ ترین  آرزوهارو دارم
امیدوارم همییییشه ی همییییشه سالم و سلامت و در پناه حق باشی و خدا بهت عمر با عزت بده....:* :*
8/9/1394----sunday

Second of me

از تو دلگیرم 

که نیستی کنارم

من دارم می میرم تو کجایی

من باز بی قرارم

************

می دونی جز تو 

کسی رو ندارم

باورم نمیشه 

اینقدر آسون

رفتی

از کنارم

+++++++

از تو دلگیرم....

م.هدایتی

God

 سوره حمد 

The Opening 


بسم الله الرحمن الرحیم

In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful


الحمد لله رب العالمین

All praise is due to Allah, the Lord of the Worlds.


الرحمن الرحیم

The Beneficent, the Merciful.


مالک یوم الدین

Master of the Day of Judgement.


ایاک نعبد و ایاک نستعین

Thee do we serve and Thee do you beseech for help.


اهدنا الصراط المستقیم.

Keep us on the right path.


صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین

The path of those upon whom Thou hast bestowed favors. Not [the path] of those upon whom Thy wrath is brought down, nor of those who go astray.

+++++


به نام خداوند بخشنده بخشایشگر


[ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.


بخشنده و بخشایشگر است.


(خداوندى که) صاحب روز جزا است.


(پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.


ما را به راه راست هدایت فرما!


راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى،


 نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه گمراهان

من برگشتم

سلااااااممممم

خوبید؟

من همممین الان نیمه شب برگشتم...!!!سالمم هستم!

جاتون خالی عاااالی بودا،کلی خندیدیم

فردام کلاس دارم متاسفانه،کلا این هفته امتحانات زیادی هم دارم ،وووااییی میانترم**

شب بخیررر

سفر تمدید شده

این دفعه دیگه دارم میرم...!

ولی هنوز آماده نشدم کلی کار دارم تا آخر شب

فردا صبح زوووود میرم

خبر بهم رسید دوست قدیمیم (پریسا) رو اونجا میبینم،ذوق زده شدددم

إی خدا....!

مهمون داشتم خب(سارا) نتونستم اماده شم

الهی...مامان دوستتتتت دااارررررم،خیلی کمکم میکی،بابا عاشقتم!شمام همینطور +++اصلا من و خانواده :*

چقدر دارم درهم مینویسم!!


اطلاعیه!!! : احتمالا شنبه برمیگردم،اگه اگه اگه البته برگردم!!و سالم باشم آپ میکنم

امیدوارم حالتون خوب باشه

به یاد من باش

اگر  روزی تنها غریب وار  …

نشستی از غمی را میان گریه ی باد به یاد من باش

اگر دیوانه ای سرگشته دیدی  ز مجنون پیشگان حرفی شنیدی

اگر از چشمه ی خون بار غمها میان آه شب جامی چشیدی

به یاد من باش  به یاد من باش  به یاد من باش

….

اگر رنگین چمن را زرد دیدی  نگاه باغ را  ….

اگر نفس گرمی گل عشق تمام غنچه ها را سرد دیدی

به یاد من باش  به یاد من باش به یاد من باش

….

اگر گلهای باور گریه کردن همه عشاق پرپر گریه کردن

اگر دردی کشان مکتب عشق برای بوی ساقر گریه کردند

به یاد من باش  به یاد من باش به یاد من باش


سعدی

2020 & plz

خدایا!! تو رو خدا.....  


##  after these,complete all

شنبه!

بیشتر مردم زندگی نمی‌کنند ، فقط باهم مسابقه دو گذاشته اند. می‌خواهند به هدفی در افق دوردست برسند ولی در گرماگرم رفتن آنقدر نفس شان بند می‌آید و نفس نفس می‌زنند که چشم شان زیبایی‌ها و آرامش سرزمینی را که از آن می‌گذرند نمی‌بینند و بعد یک وقت چشم شان به خودشان می‌افتد و می‌بینند پیر و فرسوده هستند و دیگر فرقی برایشان نمی‌کند به هدف شان رسیده اند یا نرسیده اند. 

بابا لنگ دراز

جین وبستر

++++++


سلام!!همون اتفاق ها افتاد فقط یکی از کلاس ها تشکیل نشد و ساعت چهاربرگشتم خونه و تا نه درس خوندم،دیگه بین جسمم و ذهنم درگیری لفظی به وجود اومد واسه همین کتاب ها رو گذاشتم کنار که آشتی کنن این دوتا متضاد!


....ظهر شده بود،تقریبا همه جا خلوت بود و فقط من بودم که اون بین باقی مونده بودم،منی که از چروک لباس و گرد و خاک وغبار متنفر بودم اونقدر خسته بودم که همون جا خوابیدم!!! بعله! فقط باید مراقب میبودم که کسی نیاد و منو ببینه!!

ده دقیقه گذشت که سروکله چند نفر پیدا شد و من مثل برق گرفته ها پریدم بالا!

++و بعد آخر سر بدقولی دکتر و اعصاب خورد شدن من! آخه این چه کاریه؟!  اوف

خب دیگه هر چی بود گذشت

+++با یکی از دوستام یه گوشه ایستاده بودیم من منتظر بابام بودم،حدودا یه ربع گذشت که یهو ماشینو دیدم،برگشتم با دوستم خداحافظی کنم گفتم oh this is my father

خودم کاملا هنگ کرده بودم ،بگذریم که اون بیچاره هم حال خوبی نداشت!یعنی کلا قاطی کردما!!داغون.ممکنه بخاطر خستگی هم باشه خب!!take it easy!    :))

فردام یه روز تازه ست و دوباره تلاش و فعالیت...

شما حالتون خوبه؟

موفق باشید

اوقاتتون زیبا و خرم**


آخر هفته...

سلام

من حالم خوبه!شما چطور؟

بگم از اخر هفته؛ بهترین و مفید ترین اخر هفته ی عمرم 

بود،همش در حال فعالیت مثبت بودم،و کلا حدود ربع 

ساعت در طول روز رفتم سراغ گوشیم و همین الان که 

دارم آپ میکنم

خیلی تلاش کردم،عصر یکم ذهنم مشغول شد داشتم

 انرژیمو از دست میدادم که گوشیم زنگ خورد،دوستم 

بود (عاطفه).   رفته مشهد و به محض رسیدنش به حرم 

به من زنگ زد،کلی باهاش حرف زدم و حالم برگشت 

سرجاش!!یعنی خوب شدم

(به خودم: اگه الان که میخونی کنجکاو شدی،امروزو تو

 دفتر آبیه هم ثبت کردم!!)

با اینکه سفرم  لغو شد و فعالیت های این هفته ام یکم

تخفیف خورد اما بازم هفته ی پر تلاشی پیش رو دارم،برای خودم و همه آرزوی موفقیت میکنم!!

و فردا؛ از ساعت هشت صبح تا هفت شب کلاس دارم...!!دارم به نهارم فکر میکنم!  آخه حوصله ندارم بیام خونه دوباره برم

++یکی از ویژگی های خوبی که دارم اینه که کافیه فقط یه چیزیو از ته دل بخوام،به راحتی انجامش میدم حتی اگه 

سخت ترین کار دنیا باشه!بعله

++یه فیلم سینمایی دیدم(غریبه ها) جالب بود

و اینکه قبلا در این مورد شنیده بودم اما فکر میکردم 

اینم مثل همه خبرهایی که برای خواننده ها و بازیگرها 

میسازن شایعه ست،تا این که اخبار ایران هم اطلاع داد--دستگیری شاعر شعر های خواننده ش که خارج از

ایرانه،شاعر ایرانه!و gf اون هم هست...جالب بود!   البته 

به من چه؟!هیچی

****شب جمعه ی قشنگتون پر از ستاره های کوچیک و بزرگ

با فواصل نزدیک و دور به زمین!!(ستاره شناسی هم 

نمیخونم!)****

:))))

:))

:)

حسرت همیشگی...

حسرت همیشگی:


حرف‌های ما هنوز ناتمام...

تا نگاه می‌کنی:

وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه با خبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود

آی...

ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان

چقدر زود

دیر می‌شود


++++++++++


قطار می رود...

تو می روی

تمام ایستگاه می رود!!

و من چقدر ساده ام....

که سال های سال کنار این قطار رفته ایستاده ام...!!

و همچنان به نرده های این قطار رفته تکیه داده 

ام.....


:قیصر امین پور


من و مشغله و سفر تنهایی

سلام

حالتون خوبه؟امیدوارم خوب باشید

من که خوبم

یه مدت طولانی نبودم

 از ساعت شیش صبح که از خونه میرفتم بیرون تا هفت 

شب نمیومدم...همش کلاس کلاس کلاس

چهارشنبه قراره تنهایی برم سفر،یه سفر دور و سه 

روزه،نمیدونم چرا استرس دارم،ایشالله سالم برگردم!!

خخخ

چه روزهای پرمشغله ای!!!

خدایا کمکم کن

++++++++++

 -  دکتر من یه عالمه سوال دارم

دکتر میم:  دوباره و دوباره پاسخ میدم

....۴۵ مین بعد

دکتر میم؛ همش تقصیر ای دختروئه کل وقت رفت

-  دکتر ای دخترو اسم  و فامیل داره

دکتر میم ؛ معذرت میخوام خانم-----:(

√شوخی ممنوع√

+++++++++++++

*انرژیمو دوست دارم که اصلا خسته نمیشم با این همه فعالیت،آووورین مرمر


خدایا!یه خواهش دائمی؛

لطفا مراقب مامان و بابام باش،مراقب دلشون و سلامتیشون

سلامتی همه مامان باباها

+++++

امروز سه شنبه:  واااااای خدای من چه بارونی!!داریم به سیل و خرابی نزدیک میشیم،احساس میکنم الان سقف میریزه رو سرم،چه صدایی هم داره

وااای من چطوری برم پس؟!  عجبا

+++

ساعت:17:53

آسمون؟!انگیزت چی بود که اینقدر گریه 

کردی سفر منو لغو کردی؟! :))

دیگه نمیدونم کی میرم

باران...!

فقط برخی از مردم باران را احساس میکنند!


باقی آن ها فقط خیس می شوند...

*

*

زیر این سقف های بی باران

با نگاهت که طعم باران است

مزه ی عشق را به من بچشان!


سوال اخلاقی-معیاری.... و و و حیاتی!!

سلاااام

یه سوال دارم لطفا با دقت جواب بدید؛

آیا داشتن یه شخصیت شاد و پر از هیجان 

در بین دوستان و خانواده بده؟اینکه 

همون شخصیت بسیار اجتماعی  باشه و با 

اکثریت افراد حاضر ارتباط داشته باشه چطور؟

این شخصیت مثبت هست یا منفی؟حالا 

منفی که نه،آیا میتونه مضر باشه؟

آسیب داشته باشه؟

مثلا یه فرد دارای شخصیت آروم رو هم در 

نظر بگیرید برای نقطه مقابلش!

لطفا این شخصیت رو نقد کنید


من و عشقوم!! خخخخخ

از آقوی همساده ی ذهنم نقل شده که؛


آقو ما یه بار اومدیم تو زندگیمون عاشق


بیشیم،معشوقه مون ولمون کرد رفت!حالا


یه عمره عاشقما! 


 ولی نمدونم عشقوم کیه،خونه ش


کجاست؟فک کنم تا فهمید عاشقش شدم


طلاقوم داد!


مهریه شو هم بخشیده!


هاااا!!!داغونما،له له!!!



دی:دیوونه هم خودتی!!!

بعضی ها چه زود تغییر میکنند...!

امروز صبح یه چیزی دیدم خیلییییی اعصابمو خورد کرد 

طوری که میتونستم کل روزمو خراب کنم،اما خب چون 

برنامه داشتم اجازه ندادم حالم خراب شه

با خودم گفتم؛ بد باش!! با اونایی که لیاقت خوب بودنتو

 ندارن و قدرتو نمیدونن

اما یاد یکی از باورهام افتادم که میگه:


میدانم سخت است.‌‌..اما تو خوب باش!!

حتی با آنکه با تو بد کرد.‌..روزی میفهمد همان

 √ساده بودنت√ کم نبود....


خلاصه گذشتم ازش

بازی هم مساوی شد،دلم خوش بود میبریما!خخخ بیخیال

فردا آغاز یه هفته ی جدیده...تولدتون مبارک!!!!!  ؛)


امروز و من یهویی!!! :)))))؟

Hi!!!!

دیشب ساعت ده خوابیدم،صبح چشمامو ساعت هفت باز کردم صدای بارون شدید میومد،دوباره خوابیدم!

ساعت ده بیدار شدم حالم اصلا خوب نبود،متوجه شدم سرما خوردم بدفرررررم

ساعت یازده بود برگشتم تو اتاقم فقط یادمه گوشیم تو دستم بود داشتم سوییشرتمو از تنم درمیاوردم!!!خخخخ

چشمامو وا کردم تا بعلللله همونطوری خواب رفتم،یه لحظه دلم واسه خودم بدجوری سوخت اخه خیلیییی مظلومانه بود،الهی

تا همین الان وقت عزیزمو تلف کردم!!البته یه ربع ساعتی رفتم سراغ جزوه هام!!!(چقدر هم ک مهم)

سرما خوردم خب

مرییییضم

دی:یک هفته ست ابریزش بینی دیووووونم کرده دست از سرم برنمیداره  آبرومو برده خخخخخ

کاش زودتر خوب شم حوصله سرماخوردگی رو ندارم اصلا

البته تقصیر خودمه،زیر بارون که میرم،تو این سرما تی شرت که میپوشم،کلا خودم مسبب هستم :)))))

فردا یه روز کتابی در پیش دارم!!خخخ

و البته همین ادامه ی امشب....

خب دیگه من رفتمممم

*

*

منتظر لحظه ی مناسب نباش،همین لحظه را بگیر و مناسبش کن...!

بعله میرم لحظه هامو مناسب کنم

I went...

مهلت بده میرم!


فقط پاتو بلند کن!!!


میخوام غرورمو جمع کنم. . . .



هیجان زده

سلام

از دیروز بگم!

یه مدت بود ایمانمو نسبت به خودم از دست

داده بودم،فکر میکردم خیلی عقبم!! :))))

تا این که دیروز صبح درحالیکه مسئول محترم داشتن  سخنرانی میکردن شروع کردن به

تعریف و تمجید از شخصی و اینکه جامعه به

ایشون نیاز داره،من چون اول صبح بود ساکت 

واستاده بودم بدون تمرکز

گوش میدادم،بعلللله تا اینکه در پایان اسم

بنده رو به زبون  آوردن

منم عین آدم هایی که خوابن و سطل آب خالی

میشه روشون یهو چشمام از حدقه زد بیرون که 

مگه من چیکار  کردم؟!؟!؟حدسش هم نمیزدم

چرا و چطور باورم نمیشد اما با حفظ خونسردی

خودم و بسیار آرام و متین!! :)))) رفتم و gift 

card و لوح تقدیرمو گرفتم و با یه تشکر 

برگشتم سرجام

اما وقتی از مرکز توجه جمع یکم دور شدم به 

خودم اومدم که بعلللله مریم جون،چه شده؟!

شما موفق به کسب رتبه ی سوم استان شدید!!

اگر اشتباه نکنم از بین 17000 نفر


تکمیل نوشت:یه مسابقه و آزمون کاملا علمی بود

راستش خیلی ذوق کردم،باعث شد که انرژیم

مضاعف شه و ایمانم بیشتر

یادمه پارسال هم توی یه مسابقه دیگه من

نفر هشتم  کشور شدم

شاید یکم طنز باشه ولی با یاد آوری اینا با خودم

میگم که تو هم زنده ای!!

دی:ممنونم از دوستایی که با روی باز بهم

تبریک گفتن و نظری ندارم در رابطه با

دوستایی(حتی خیلی صمیمی) که علاوه بر

تبریک نگفتن باهام سرد رفتار کردن و طوری

بهم نگاه کردن انگار که من مجرم تشریف 

دارم!!! :))))

بگذریم از اینکه با چه وضعی اومدم خونه و 

اعضای خانواده از هیجان من که هی میپریدم بالا و مینشستم و ذوق میکردم با دهن باز 

نیگام میکردن،ولی بعد که قضیه رو فهمیدن 

خیلی خوشحال شدن... :))))

واقعا خدا سریع الحسابه!!!


خدایا ازت ممنووووونم

*

*

خدایا!

منم منم هایم را مبین!

خودت خوب میدانی؛  *من بی تو هیچم

توضیحات

سلام دوستای گلم

قول داده بودم متون خودمو بهتون معرفی کنم

پست پایینی از خودمه

اون پست رو توی یه شب طوفانی تابستون نوشتم

فقط یه نکته هست اونم اینکه من اون متنو وقتی 16 سال 5 ماهم بود نوشتم(بعععععله همچین ادم دقیقی هستم من!!!) :)))))

پس ازم انتظار یه متن بی عیب نداشته باشید،اگه از یه دختر 16 ساله توقع بیشتری بود تا دلتون خواست اننقاد کنیداا!!!

امیدوارم خوشتون بیاد و منتظر نظرات و انتقادات خوبتون هستم...

پی نوشت:امکانش هست یه روز چاپ کنم متونمو،اما فعلا کپی نکنید لطفا،اینم جواب دوست فعالم

دل نوشته ی مریم...1**رمز ۱۳۹۴

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ببار بارون احساسم.‌‌...!**

سلام

بالاخره روز موعود رسید....!! خیلی وقته منتظرم

بالاخره آسمون اینجا بارید،اونم یه بارش حسابی..

از غروب تا الان داره میباره و تموم نشده

همیشه عاشق زمستون بودم بخاطر برف و بارونش،با اینکه منطقه کوهستانی هستیم اما چند سال اخیر آسمون هم کم لطف شده،به هر حال خداروشکر

زیر بارون نشستم و این پستو مینویسم،صفحه ی گوشیم داره خیس میشه..‌‌   ؛)

اول بگم که خیلی برام جالبه هر سال تو روز تاسوعا و عاشورا آسمون میباره!

امسال هم مثل پارسال زمستونمو تنهام و این انتخاب و ترجیح خودمه

دوست دارم برم زیر بارون قدم بزنم،دستامو از هم باز کنم،سرمو رو به آسمون بلند کنم ،و قطره های بارون صورتمو خیس کنه...دیگه کسی نمیفهمه داری گریه میکنی یا بارون صورتتو خیس کرده...

دلم میخواد یه جای خلوت باشم تا بتونم صدامو آزاد کنم و فریاد بزنم،آخ که چقدر رها میشم

دل تنگم،دل تنگ همه چیز و همه کس،حتی خودم،حتی خدا

وقتی بارون میباره آرزوهام پررنگ میشن،میشم پر از آرزو ..‌‌.  کی لحظه وصال به آرزوهام میرسه؟پر از انتظار،اما کاش این همیشه یادم میموند که این لحظه ها خیلی مهم ترن و بهترین روزهای زندگیم هستن

امسال نسبت به پارسال یکم تنبل شدم و این فاجعه است،اممممما من مثل همیشه به خودم مسلط هستم و میتونم همون مریم سابق شم،فقط برام دعا کنید.‌‌...!!

خدایا ممنونم که هوای دل مریمو داری،متشکرم

به قول مرتضای از دست داده:

بارون صدای احساسه

نم بارون چشامو میشناسه

تو رو از دست دادم،تو یه لحظه آدم دنیاشو میبازه



فکر میکردم امسال یکم متفاوت تر باشه،فکر میکردم یه دوست خاص دارم...اما نشد.اونو از دست دادم

چه میشه کرد،امیدوارم حالش خوب باشه

توی این روزهای ارزشمند منو فراموش نکنید دوستای گلم،از همتون بخاطر این که بهم سر میزنید متشکرم

تو روزهای آتی به درخواست بعضی از دوستان یکی از نوشته های خودمو میزارم

یا حسین (ع)


مهر پرمهرت تمام شد...!!

امروزآخرین روز "مهر" است

ولی تو همیشه "مهربان" باش...

سازت اگر عشق بنوازد

همه خلقت خواهند رقصید

زبانت اگر شیرین باشد

همه پروانه ها گرد تو خواهند آمد

قلبت دریای رحمت باشد

همه در آن جا خواهند گرفت

پس عشق را بنواز

با زبان دلت بخوان

و با قلبت پذیرا باش

مهرتان برقرار...

لحظه هایتان ناب

Its me....

من یک دختـــــــرم

تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که 

روزی تنهایم بگذارد..

روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده 

شده و "احســـــاس" نام گرفته ؛ ارزان 

نمی فروشمش ...

دستــــــهایم بــالیـــن کـــودک

فـــردایـــم خـــواهـــد شــــد ..

بـــی حـــرمتـــش نمی کنم و به هــر کس 

نمی سپارمش ...


بــــــــدان "حــــــوای" کسی نـــــمی  

شــوم که به "هــــــوای" دیگری برود ....



دل دلتنگم!

ای ماه زیبا!!


میبینی یار مرا؟!


گر دیدی او را به او بگو:


 ((دل تنگم برایش))

دریا صدایم میرسد؟!

گاهی دلم میخواهد خودم را


به جای نوشته هایم در«بطری» بیندازم…


و به دریا؛پرتاب کنم شاید؛


جایی…


کسی حرفهای دلم را بخواند…!

عنوان ندارد!!!

آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند


از آدم های یک ساعت دیگر میترسم


چون درگیر هزاران ثانیه اند


ثانیه هایی که در هرکدام


رنگی دگر به خود میگیرند !


  ---------------------


یه وقتایی،


یه حرفایی،


چنان آتیشت میزنه


که دوست داری فریاد بزنی،


ولی نمیتونی!


دوست داری اشک بریزی،


ولی نمیتونی!


حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه!


تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه،


به این میگن:


درد بی درمون....

هه.. :)

در مـัـیان ایــั้ــن همه نـ้ัـوشــ้ัـته

 ัهای مجـــ้ัــازی....


دلــــــ้ัــــــم بــ้ัـراے یـ้ัــک 

دسـ้ัــت خـ้ัــط واقعـــุ้ــــی 

تــ้ัــنگ شــ้ัــده اســ้ัــت 


ولـ้ัــی دنیــــ้ัـــای واقـ้ัــعی جای

دل نوشتن نیـســ้ัــــت!

نیمه به نیمه...آرام آرام!!دیوانه تر شدم!!!

از حال من مپرس که دیوانه تر شدم...


از حال و روز تو چه خبر؟؟


عاقلی هنوز!


میان ابرو و چشم تو گیر و داری بود


من این میانه شدم کشته، این چه کاری بود؟!


ملک الشعراءبهار

نیمه به نیمه...آرام آرام!!

من از خود نیمه‌ای را دیده بودم


 "عاقل" ...


اما       تو


مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی 


محمدرضا طاهری

سخت مراقب باش!!

گفـــــــــــــــتم خدایا همنشینم باش 


گفــــــــــــت : من مونس کـــــــــسانی هستم که مرا یاد کنند!


گفــــــــــــــتم چه آسان به دست می آیی؟!


گفــــــــــــــت: پس آسان از دستم نده!


برای همه ارزو دارم....!!

برایت آرزو دارم

که نور نازک قلبت٬ به تاریکی نیامیزد.

که چشمانت٬به زیبایی ببیند زندگی ها را.

چو باران٬آبی و زیبا

بباری٬شادمانه روی گرد غم

به دور از دل گرفتن ها.

برایت آرزو دارم

به تنهایی نیالاید

خدا٬ این قلب پاکت را

و همواره به دستانت بیاویزد

چراغ راه خوشبختی.

بدانی آنچه را اینک نمیدانی.

برایت آرزو دارم

سعادت را٬طراوت را٬

بهشت و بهترین بهترین ها را.

عزیز روز های من

خدا را می دهم سو گند

که در قلبم برای تو

خدارا آرزو دارم.


تو دانی بگو..‌!!

این چه جامعه ای است که اهل 

آن از دوربین بیشتر از خدا 

میترسند؟؟


خاطره نوشت...!!

سلام دوستای من

یه وقتایی هست که زیادی وقت دارم مثلا!!

 :)))))

اون وقتا خاطره هام یادم میان

امروز رفتم به دوران راهنماییم

هر وقت کلمه ی راهنمایی رو میشنوم من

 کل اون سه سال برام خلاصه میشه تو یک 

کلمه!! *هنر*

روی صحبتم الان با معلم هنر سال سوم 

راهنماییمه که نذاشت معدلم بیست 

شه،بحث نمره نیستااااا!!

بحث اینه که من تمام دروس نهایی رو

بیست گرفتم اون وقت معدلم شد 19/97 

معلم هنر مهربونم!!!میخوام بدونم چرا

نمره ی هنر من شد 19/33؟؟   :))))

اصلا مگه میشه؟!مگه داریم؟!19/33 نمره است؟!

هیچ وقت نفهمیدم چرا واقعا!! شما 

فهمیدید به من هم اطلاع رسانی کنید!!


کمی تأمل....

دکتر هلاکوئی:

از همین امروز ، وقتی بچه 

هایمان به مدرسه می روند ، به 

ایشان بگوییم : 

عزیزم ! من نمی خواهم تو 

بهترین باشی ، فقط میخواهم تو 

خوشحال و خوشبخت باشی .

اصلا مهم نیست که همیشه نمره 20 

بگیری ، جای 20 می توانی 16 بگیری اما از 

دوران مدرسه و کودکیت لذت ببر.



عزیزم :از " ترین" پرهیز کن ، چرا که خوشبختی جایی هست که خودت را با کسی مقایسه نکنی.

حتی نخواه خوشبخت ترین باشی .

بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن.

همین.


یادمان هست که از وقتی به دنبال پسوند

 "ترین" رفتیم، خوشبختی از ما گریخت. از

 19/75 لذت نبردیم چون یکی 20 شده 

بود.

از رانندگی با پراید و ... لذت نبردیم چون 

ماشین های مدل بالاتری در خیابان ، در 

حال خود نمایی بود.

از بودن کنار عشقمان لذت نبردیم چون 

مدرک تحصیلی و پول توی جیب او ، کمتر از 

بسیاری دیگر بود.

همچنین ، از خانه مان ، از شغلمان ، از 

درآمدمان ، از خانواده و دوستانمان و....


می خواهم بگویم تحت تاثیر آموزه های غلط

 ، بسیاری از ما فقط به " بهترین ، بیشترین 

و بالاترین " چسبیدیم ، در نتیجه تبدیل

به انسان هایی افسرده و همیشه نالان 

شدیم.....


کاش کمی خود را برانداز کنیم!   :)))))

و باز هم خدایا....

خدایا تقدیر مرا خیر بنویس


تا آنچه را تو دیر می خواهی


 من زود نخواهم


و آنچه را تو زود می خواهی


 من دیر نخواهم


(دکتر شریعتی)

هشدار دلکم...!!

اگر روزی دلم گرفت یادم باشد ؛

که خدا با من است،

که فرشته ها برایم دعا می‌کنند،

که ستاره‌ها شب را برایم روشن خواهند کرد…

یادم باشد؛

که قاصدکی در راه است،

که بهار نزدیک است،

که فردا منتظرم می‌ماند…

که من راه رفتن می‌دانم و دویدن،

و جاده‌ها قدم‌هایم را شماره خواهند کرد.

اگر روزی دلم گرفت، یادم باشد،

که خدای من این‌جاست، همین نزدیکی‌ها

و من تنها نیستم…


یادداشت اخرین روز تابستان....!!

من و مامان...!!


بعد از کلی وقت تصمیم گرفتم توی کارهای خونه به معنای واقعی(از اول تا اخر) به مامانم کمک کنم؛


چشمتون روز بد نبینه!!!

هر چی اصرار کردم که مادر من اجازه بده نصفشو امروز انجام بدیم نصفشو فردا،تو کتش نرفت که نرفت


از ساعت سه بعد از ظهر تا همین الان من ننشستم روی زمین

به معنای واقعی داغون شدما!!


البته نتیجه ی کار بسیار لذت بخش بود چون دیزاین اتاق خودم و بقیه اتاق ها تغییر کرد و تنوع جالبی شد،و اینکه بدن شیرازی تنبلم!!به این فعالیت احتیاج داشت


واقعا سرحال شدم


و یادی هم از گذشته کردم؛واقعا یاد روزهایی که خدمتکار داشتیم بخیر،چقدر خوب بود


و نکته ی بعدی اینکه قدر ماماناتونو بدونید خیلی کارشون زیاده


از همینجا به همه ی مادران از جمله فرشته ی مهربون خودم خسته نباشید و خدا قوت میگم


خلاصه خیلی خوش گذشت بخصوص خوراکی هایی از جمله گردو و حلوا و انگور و سیبی که به خودم پاداش دادم!!


کلاس های فردا رو هم که می پیچونم!!(مثلا من خیلی درس خونم!!)


و ان شاالله از شنبه با انرژی و عزم جزم میریم به سراغ دروس!!!


**از این به بعد گه گاهی از این روز نوشت ها واسه تنوع خواهیم داشت!!


موفق باشید

خدایی که همیشه هست...!

یک پرنده ی کوچک که زیر برگ ها


آواز می خواند 

.

.

.

برای اثبات خدا کافی است...!!


(ویکتورهوگو)

من هر وقت بخواهم می توانم....!!

من کسی خواهم شد که اراده میکنم بشوم...!!

ارزو طلب نمیکنم؛بلکه ارزو میسازم...


از حادثه ی جهان زاینده مترس؛خدا همیشه هست...

همسفر!!تنها بیاموز که در انتخاب راه درست به خود اعتماد کنی و اگر به بیراهه رفتی دوباره بکوش!


من نه آنم که زبونی کشم از چرخ و فلک


چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم باشد!!!

باز هم شکست...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

عشق پاییز....!قشنگ است....!

میبینی " پاییز " را ؟؟؟!!!

چقدر عجول است برای آمدن ... 


انگار خودش هم می داند خاطرخواه، زیاد دارد؛

انگار میداند خیلی ها دلشان گیر آمدنش است. 

اما ناز نمی کند؛ باجی هم به تابستان و شهریورش نمی دهد. 

میخواهد بیاید تا دوباره عاشقی را یاد عاشقان دل مرده بدهد. 

می خواهد یادشان بدهد هنوز می شود عاشق بود، عاشق شد و عاشق ماند.

می خواهد بنوازد "عاشقی به شرط باران" را ..